سلامتیه کسی ک ......
سلامتیه کسی که
وقتی بغلـــــــــــــــــــــش کردم
تمام تنم لرزید
نه از خوشحالی یا عشق بازی
از ترس فردای بدون اون....
نظرات شما عزیزان:
مرسی عزیزم
ترانه 
ساعت9:42---26 دی 1392
بابت فک.زدن زیادم.شرمنده .
حس میکنم سبک تر شدم..gif)
پاسخ:این چه حرفیه خوشحالم که باهات دوستم امیدوارم کمکی از دستم بربیاد
حس میکنم سبک تر شدم.
پاسخ:این چه حرفیه خوشحالم که باهات دوستم امیدوارم کمکی از دستم بربیاد
ترانه
ساعت9:40---26 دی 1392
ریحانه جون اگه فک.میکنی بچه ها یا حتی خودت از پر حرفیام.خسته و کلافه میشن بهم بگو یا تایید نکن نظرمو.ناراحت نمیشم.
و اما حرفای دل من :
من اولین بار بود که دوس میشدم. واقعا دوسش داشتم.اونم همینطور منو دوس داشت. ولی ذهنش مریض بود به همه ی کسایی که دورم بودن شک داشت. خیلی صبوری میکردم اون موقع ها. بعد ها فهمیدم هرچی میکشم به خاطر قیافمه. لزومی نداره از خودم تعریف و تمجید کنم ولی درمورد قیافم بگم که چشام رنگیه و قیافه ی خوبی دارم تقریبا .خونواده ی تقریبا آزادیم از نظر حجاب دارم.
مثلا وقتی میرفتم بیرون میگفت قرمز نپوش آخر سر میدیدم.که ناراحت میشه قبول میکردم و اینجوری دیگه....
اما بعدها دیگه به ادمای اطرافمم شک داشت مثلا میگفت پسر عمت بهت نظر داره و ازین خزعبلا.درحالیکه.پسر عمه ی بدبخت من خودش نامزد داشت اصلا. ولی تو کتش نمیرفت که.
دیگه کارمون به جایی کشیده بود که منم خسته شده بودم از رفنارای مسخره اش و دیگه به حساسیتای بی موردش چشم نمیگفتم و منم بحث میکردم دیگه یه هفته دعوا میکردیم یه هفته خوب بودیم.
تا اینکه من چن هفته پیش بهم زدم باهاش.
هنوزم دنبالم میاد ولی جواب اس و زنگاشو نمیدم اصلا.
هنوزم.دوسش دارم ولی چون ارامشو ازم میگرفت و به من و بقیه تهمت میزد تموم کردم باهاش.
و خیلی غمگین و گوشه گیر شدم..gif)
پاسخ:من هرکاری کردم نتونستم جواب این نظرتو بدم چون جوابم خیلی طولانی بود اگه میشه ایمیلتو بده
و اما حرفای دل من :
من اولین بار بود که دوس میشدم. واقعا دوسش داشتم.اونم همینطور منو دوس داشت. ولی ذهنش مریض بود به همه ی کسایی که دورم بودن شک داشت. خیلی صبوری میکردم اون موقع ها. بعد ها فهمیدم هرچی میکشم به خاطر قیافمه. لزومی نداره از خودم تعریف و تمجید کنم ولی درمورد قیافم بگم که چشام رنگیه و قیافه ی خوبی دارم تقریبا .خونواده ی تقریبا آزادیم از نظر حجاب دارم.
مثلا وقتی میرفتم بیرون میگفت قرمز نپوش آخر سر میدیدم.که ناراحت میشه قبول میکردم و اینجوری دیگه....
اما بعدها دیگه به ادمای اطرافمم شک داشت مثلا میگفت پسر عمت بهت نظر داره و ازین خزعبلا.درحالیکه.پسر عمه ی بدبخت من خودش نامزد داشت اصلا. ولی تو کتش نمیرفت که.
دیگه کارمون به جایی کشیده بود که منم خسته شده بودم از رفنارای مسخره اش و دیگه به حساسیتای بی موردش چشم نمیگفتم و منم بحث میکردم دیگه یه هفته دعوا میکردیم یه هفته خوب بودیم.
تا اینکه من چن هفته پیش بهم زدم باهاش.
هنوزم دنبالم میاد ولی جواب اس و زنگاشو نمیدم اصلا.
هنوزم.دوسش دارم ولی چون ارامشو ازم میگرفت و به من و بقیه تهمت میزد تموم کردم باهاش.
و خیلی غمگین و گوشه گیر شدم.
پاسخ:من هرکاری کردم نتونستم جواب این نظرتو بدم چون جوابم خیلی طولانی بود اگه میشه ایمیلتو بده
ترانه
ساعت9:24---26 دی 1392
ریحانه ی عزیزم من خیلی تنهام. هیچوقت با کسی از آشناهام دردو دل نمیکنم . برا همین همه غصه هام و حرفام میریزن تو دلم. فقط یه دوست داشتم که همیشه پیشم بود و هم رازم اونم امسال رفت لندن.دیگه تنها شدم.
خیلی وبلاگا رفتم ولی فضاشون گرم نبود که هیچ به هم.دیگه توهینم میکردن.
برا همین اگه زیاد حرف بزنم ازم دلخور نشی از وبلاگت و خودت خوشم اومده و فک میکنم بتونم حرفای تلنبار شدمو بلاخره با یکی تقسیم کنم تا بلکه آروم شم.
دوستان عزیز قصد ناراحت کردن دل شمارم با حرفای غمگینم ندارم.gif)
خیلی وبلاگا رفتم ولی فضاشون گرم نبود که هیچ به هم.دیگه توهینم میکردن.
برا همین اگه زیاد حرف بزنم ازم دلخور نشی از وبلاگت و خودت خوشم اومده و فک میکنم بتونم حرفای تلنبار شدمو بلاخره با یکی تقسیم کنم تا بلکه آروم شم.
دوستان عزیز قصد ناراحت کردن دل شمارم با حرفای غمگینم ندارم
ترانه
ساعت9:24---26 دی 1392
ریحانه ی عزیزم من خیلی تنهام. هیچوقت با کسی از آشناهام دردو دل نمیکنم . برا همین همه غصه هام و حرفام میریزن تو دلم. فقط یه دوست داشتم که همیشه پیشم بود و هم رازم اونم امسال رفت لندن.دیگه تنها شدم.
خیلی وبلاگا رفتم ولی فضاشون گرم نبود که هیچ به هم.دیگه توهینم میکردن.
برا همین اگه زیاد حرف بزنم ازم دلخور نشی از وبلاگت و خودت خوشم اومده و فک میکنم بتونم حرفای تلنبار شدمو بلاخره با یکی تقسیم کنم تا بلکه آروم شم.
دوستان عزیز قصد ناراحت کردن دل شمارم با حرفای غمگینم ندارم
پاسخ:این چه حرفیه دوست گلم؟میتونی رو من به عنوان یه دوست حساب کنیو حرفاتو باهاش بزنی.من منتظرتم.
خیلی وبلاگا رفتم ولی فضاشون گرم نبود که هیچ به هم.دیگه توهینم میکردن.
برا همین اگه زیاد حرف بزنم ازم دلخور نشی از وبلاگت و خودت خوشم اومده و فک میکنم بتونم حرفای تلنبار شدمو بلاخره با یکی تقسیم کنم تا بلکه آروم شم.
دوستان عزیز قصد ناراحت کردن دل شمارم با حرفای غمگینم ندارم
پاسخ:این چه حرفیه دوست گلم؟میتونی رو من به عنوان یه دوست حساب کنیو حرفاتو باهاش بزنی.من منتظرتم.
ترانه
ساعت9:11---26 دی 1392
وبلاگت خیلیم خوبه ریحانه جون. فضای وبلاگت خیلی گرم و صمیمیه. اونشو دوس دارم.gif)
پاسخ:ممنونم عزیزم نظرلطفته
پاسخ:ممنونم عزیزم نظرلطفته
ترانه
ساعت9:49---22 دی 1392
شمام خودتو معرفی کن.
پاسخ:سلام دوست عزیزم.مرسی که میای وبلاگم.ببخشید ک پست قشنگی توش ندارم.من ریحانه هستم 17 ساله کلاس سومم.رشتمم انسانیه
پاسخ:سلام دوست عزیزم.مرسی که میای وبلاگم.ببخشید ک پست قشنگی توش ندارم.من ریحانه هستم 17 ساله کلاس سومم.رشتمم انسانیه
ترانه
ساعت9:45---22 دی 1392
دوست گلم سلام.
ترانه هستم. 17 سالمه از تبریز.
پیش دانشگاهیم امسال.
شکست عشقی خوردم یه بار.بهم خیانت نکرد ولی آرامشو از زندگیم گرفت. منم تموم کردم. الان شبی نیس که بالشم خیس نشه. نه بخاطر یاد اون بیلیاقت بلکه بخاطر قلب شکسته و عمر تلف شده ی خودمه که اشک تو چشام میاد.
بارم میام.
وبلاگت خیلی خوبه.
بهم آرامش میده.
ترانه هستم. 17 سالمه از تبریز.
پیش دانشگاهیم امسال.
شکست عشقی خوردم یه بار.بهم خیانت نکرد ولی آرامشو از زندگیم گرفت. منم تموم کردم. الان شبی نیس که بالشم خیس نشه. نه بخاطر یاد اون بیلیاقت بلکه بخاطر قلب شکسته و عمر تلف شده ی خودمه که اشک تو چشام میاد.
بارم میام.
وبلاگت خیلی خوبه.
بهم آرامش میده.
ملیحه
ساعت0:19---17 دی 1392
من شاسکولم ی بار دست حسینو گرفته بودم اقا یهو زدم زیر گریه حالا گریه نکن کی گریه کن اونم ک مث بت اعظم فقط نگا میکرد منم دیدم خیلی ضایعس گفتم گمشو داشتم نقش بازی میکردم بخندی قیافه حسین اون موقع.gif)
taraneh
ساعت9:41---13 دی 1392
Salam.
veblaget aliyeeeeeee.merc vagean..gif)
پاسخ:ممنونم عزیزم بازم بیا.خودتم معرفی کن
veblaget aliyeeeeeee.merc vagean.
پاسخ:ممنونم عزیزم بازم بیا.خودتم معرفی کن
Akheyyyyy......
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
